۱۰/۲۱/۱۳۹۵

یاد بعضی نفرات رزق روحم شده‌ است. رزق روحم شده است؟ زخم روحم شده است. زجر روانم شده‌ است. از معجون فراموشیم گفته بودی. پس باش تا گویم و دانی. چه معجون که زهرآبی‌ست می‌چکد به‌کام. خوناب ترش و تلخی‌ست که به هر رگم می‌دود. نام بعضی نفرات کشتنم می‌دارد. اشکم می‌بارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر