یاد بعضی نفرات رزق روحم شده است. رزق روحم شده است؟ زخم
روحم شده است. زجر روانم شده است. از معجون فراموشیم گفته بودی. پس باش تا گویم و
دانی. چه معجون که زهرآبیست میچکد بهکام. خوناب ترش و تلخیست که به هر رگم میدود.
نام بعضی نفرات کشتنم میدارد. اشکم میبارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر