 
در مدرسه
کدام دختر است
که به باد شو می کند ؟
دختر همه ی هوس ها .
باد ، به اش 
چشم روشنی چه می دهد ؟
دسته ی ورق های بازی
و گردبادهای طلایی اش را .
دختر در عوض
به او چه می دهد ؟
کودک :
دلک ِ بی شیله پیله اش را .
آموزگار :
دخترک اسمش چیست ؟
کودک :
اسمش دیگه از اسرار است !
[ پنجره ی مدرسه ، پرده ای از ستاره ها دارد . ]
                                                                        فدریکو گارسیا لورکا ( 1939 - 1898 )
 
 
...
پاسخحذفکامنتتو دیدم ناجور،فقط وقت نداشتم بیام پیشت.چی کار میکنین؟
من مشهدم.شما کجایین؟!میگم منو ادد کن تو یاهو باهم صحبت کنیم...
میشه لورکا رو دید و یاد سوررئال نیفتاد
پاسخحذفمیشه لورکا رو دید یاد یرما نیفتاد...
راستی تو فیلم اقای هیچ کس مولفه های آشنای فانتزی رو میبینیم اما با رویکردی متفاوت... نوع روایت و لحن و دکوپاژ و همه در خدمت اثر...
فدایی داری ناجور
مرسی.لورکارو دوسش دارم با یاد شاملو
پاسخحذفمن هنوز منتظرم که بعد از اینهمه "این است" یک داستانی، نقدی، چیزی از خودت/خودتان بگذاری.
پاسخحذفاین که تو چند نفر باشی هنوز من را آشفته میکند
زیبا بود.
پاسخحذفسلام و عرض ادب.
پاسخحذفسلام ناجور من...
پاسخحذفرسیدنت به خوشی و میمنت و بعد... خیلی خوب بود. باور کن. مثل یه فیلمِ کوتاه و پر از خیال میمونه! تهش که اصلاً پایانبندی غافلگیرکنندهی فیلمه! «اسمش دیگه از اسراره...»
با صداي شاملو شنيدمش
پاسخحذفگاهي فك مي كنم كاش با صداي حسين پناهي مي شنيدمش
قرار بود بیای سر بزنی!!!!!!!!!
پاسخحذفسلام دوست عزیز ناجور!
پاسخحذفتازه اینجا را پیدا کردم. من را می شناسی، بچه باغ همسایه ام. وقتی از درخت گلابی بالا رفته بودم اینجا را پیدا کردم. یعنی خودت پیدام کردی. حالا آمدم واسه بازدید. خوشحالم که می بینم اینجا هم ضیافت شعر و کتاب و سینما برپا است.از این به بعد اینجا پلاس ام و منتظر نوشته های تازه ات رفیق...
کوچیک شما
پاسپارس
آه لورکای دوست داشتنی . من این شعرش را سه چهار سال پیش خواندم. و نمایشنامه هایش. محال است بیرون بروم و یکی اش در کیفم نباشد.
پاسخحذفباید اسم سخت تکهجایی داشته باشه.،
پاسخحذفشما لطف داري به ما
پاسخحذفممنون
سبز تویی که سبز می خواهمت....
پاسخحذفسلام نازنین
شما را خواندم
بسیار مایل به تداوم ارتباط با یک هم فکر جدید میباشم
شما را لینک کردم