۷/۰۴/۱۳۸۹

این است ... ( 11


شیوا نظر آهاری ( ۱۳۶۳ - ... ) :

محکوم به تحمل ۶ سال حبس تعبیدی در زندان ایذه .

اولین تصویر رنگی بخش این است های ما . به یادش باشیم .


۱۵ نظر:

  1. عجب عکسی، فوقالعادهست! درعین حال که با آن تصویری که از شیوا توی ذهنام بود هماهنگ است، وجه تازهای هم از شخصیت این دختر فوقالعاده را نشان میدهد. شادابی و سرزندگی توی این عکس موج میزند و بهشکل معناداری این آدم توی عکس درحال سازندگی است.
    خیلی خوش سلیقگی کردهای با این انتخاب.

    پاسخحذف
  2. هميشه به شجاعت و روح بزرگي كه شيوا رو چنين ماندگار كرده فكر مي كنم.
    ممنونم ناجور عزيز كه يادمون مي آري چه انسان هاي بزرگي تو همين شرايط مزخرف به بهترين وجهي انسان مونده اند.
    ممنون از اينكه ادوارد هوپر رو معرفي كردي. از كجا فهميدي من شيفته نقاشي هستم. خوشحال ميشم روح منم همش تو سفر باشه. اينطوري احساس فضايي بودن كه هميشه بين آدما دارم كمتر ميشه و بين شهرها و مكان ها احساس انسان بودن مي كنم.
    شاد باشي دوستم

    پاسخحذف
  3. به يادش
    يادشان
    يادمان
    ياد
    هستيم
    سلام
    رفيق رضا سلام
    همه چي از ياد آدم مي ره مگه يادش كه هميشه يادشه

    پاسخحذف
  4. پ.ن:
    این عکس از شیوا در خانه ی کوچکِ کودکان گرفته شده، در خیابان مولوی. یک خانه ی قدیمیست، که هم دفتر انجمن است، هم کلاس است، هم غذاخوری، و هم -اگر لازم بشود- خانه ی بچه ها.
    و او دارد دیوارها را سفید میکند.

    دیوارت سفید دختر! کجایی الان یعنی...

    پاسخحذف
  5. اسطوره استقامن این دختر
    بانوی بزرگیه
    مثل کوه سرشار از قدرت

    پاسخحذف
  6. و این است
    اندیشه های زیبایتان

    پاسخحذف
  7. داغ بودم هنوز

    که همه دوستانم یا رفتن غربت یا رفتند زندان..

    کون لق زمین

    که باز می چرخد به دور آنچه از قبل می چرخید

    پاسخحذف
  8. غم میون دوتا چشمون قشنگ اش خونه کرده
    شب تو موهای سیاهش لونه کرده
    دو تا چشمون سیاهش
    مثل شب های منه....
    بی خیال که نارفیقه روزگار...
    سلام

    پاسخحذف
  9. پروردگارا

    گریه مکن.

    درست می شود...

    پاسخحذف
  10. مي خواستم توي اين پست آخر بنويسم كه تنها كسي كه درست حدس زده مي خوام راجع به چه فيلمي حرف بزنم تو بودي اما روزگار بازياي زيادي درمياره
    نذاشت بنويسم
    يه برگ ديگه رو كرد

    پاسخحذف
  11. بیا تا به تو بگویم حجم تو به تنهایی من چه شبیخون گسترده ای وارد کرد
    و تنهایی من ...
    شبیخون حجم تو را پیش بینی نمیکرد

    پاسخحذف
  12. سلام رضاجانم
    اخیرا کامنتتات هم تلخ تلخ ان
    دردم گرفت
    گفتی مایاکوفسکی
    اینو گوش کن:

    بر جان من نه هیچ تار موی سفید است
    نه هیچ مه پیرانه
    من زیبایم
    بیست و دو ساله
    تندر صدایم
    می درد
    گوش دنیا
    پس می خرامم
    ای شما
    ظریف الظرفا
    که عشق را با کمانچه می خواهید
    ای شما
    خشن الخُشنا
    که عشق را
    با طبل و تپانچه می خواهید
    سوگند حتی یک نفرتان
    نمی تواند پوستش را
    چون من شیار اندازد
    تا نماند بر آن
    جز
    رد در ردِ لب و لب ........ابر شلوار پوش
    سلام رضاجانم
    اخیرا کامنتتات هم تلخ تلخ ان
    دردم گرفت
    گفتی مایاکوفسکی
    اینو گوش کن:

    بر جان من نه هیچ تار موی سفید است
    نه هیچ مه پیرانه
    من زیبایم
    بیست و دو ساله
    تندر صدایم
    می درد
    گوش دنیا
    پس می خرامم
    ای شما
    ظریف الظرفا
    که عشق را با کمانچه می خواهید
    ای شما
    خشن الخُشنا
    که عشق را
    با طبل و تپانچه می خواهید
    سوگند حتی یک نفرتان
    نمی تواند پوستش را
    چون من شیار اندازد
    تا نماند بر آن
    جز
    رد در ردِ لب و لب ........ابر شلوار پوش

    پاسخحذف