کنسرت شهرام ناظری به یقین یک اثر تماما متوسط بود . گرچه ایشان
در ابتدای برنامه مشکلات و موانعی را که سر راه اجرایشان بود برایمان گفت . اما
سوالی که پیش می آید این است که : جناب ناظری عزیز و به شدت دوست داشتنی . مشکلات
و کارشکنی ها و مصائب و بی دانشی هایی که مانع برگزاری هرچه بهتر و درست تر اجرای
شاهنامه خوانی و به طور کلی تر اجرای کنسرت شما شد درست و به جای خود ، اما کار
کردن به چه قیمتی ؟ کسانی که شما را می شناسند و با صدای شما زیسته اند نیک به
جایگاه شما در موسیقی این کشور آگاهند . آیا واقعا الزام و ابرامی هست که هر شش
ماه یکبار کنسرتی برگزار کنید ، فارغ از کیفیت اجرایی و غنای موسیقایی چیزی که
دارید اجرایش می کنید ؟ آیا دلیلی به تنظیم هایی چنین جوانانه و شلوغ کارانه ی
آثار قدیمی و یا حتی آثار متاخرترتان هست ؟ آیا همچنان نظر بر این ست که مخاطب
موسیقی آشنا نیست و همین که اجرای زنده را می بیند کافی ست ، پس برای اینکه احساس
یکنواختی و کسالت نکند باید تک تک نوازنده ها به صورت موتیف نشان دهند چقدر مهارت
در نواختن ساز دارند ؟ آیا شما یا گروه تان همان سبکی را در آهنگسازی پیش نگرفتید که
پیش تر گروه های جوان تری چون رستاک و گروه پورناظری ها با ایده ی موسیقی سنتی برای
عموم مردم یا همان سبک (Family Music) در پیش گرفته بودند ؟ آیا موسیقی ای که بتوان تمام واریاسیون ها
و تکرارها و موتیف هایش را حدس زد و پیش بینی کرد به نظر خود شما موسیقی قابل
اعتنایی ست ؟ جناب استاد شهرام ناظری عزیز . آیا شمام هم غم نان دارید ؟
 

 
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر